آیه 1 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ حم

[40–1] (مشاهده آیه در سوره)


<<1 آیه 1 سوره غافر 2>>
سوره :سوره غافر (40)
جزء :24
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

حم (از اسرار خدا و رسول است).

حم

حاء، ميم.

حا، ميم.

حم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Ha, Meem.

Ha Mim.

Ha. Mim.

Ha Mim

معانی کلمات آیه

  • حم: بنا بر آنچه در اول سوره اعراف گفته شد: درصد اين دو حرف در سوره‏‌هاى هفتگانه بالاتر از درصد آن دو در تمام سوره‏‌هاى قرآن است و اين يكى از اعجاز قرآن مى‏‌باشد. به نظر بعضى در اين سوره‏‌ها بيشتر مسئله مرگ و حيات مطرح است، حاء مختصر حيات و ميم مختصر موت است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره غافر

اين سوره هشتاد و پنج آيه دارد و مكى است.

نام اين سوره «غافر» از آيه سوم گرفته شده است كه خداوند را «غافِرِ الذَّنْبِ» بخشنده گناهان معرّفى مى‌كند. نام ديگر اين سوره، «مؤمن» است، به جهت شخصى كه در دستگاه فرعون بود و ايمان خود را كتمان مى‌كرد تا بتواند به موسى كمك كند. ماجراى اين فرد كه به «مؤمن آل‌فرعون» معروف گشته در آيات 28 به بعد اين سوره آمده است.

محتواى اين سوره علاوه بر داستان موسى، نوح و عاد و ثمود، معارف توحيد و معاد و حكمت الهى است و حدود بيست آيه درباره‌ى مؤمن آل‌فرعون است كه در جاى ديگر قرآن نيامده است.

در قرآن هفت سوره‌ى پى در پى با آيه‌ى‌ «حم» آغاز مى‌شود كه اين سوره، اولين آنهاست و بقيه عبارتند از: فصّلت، شورى‌، زخرف، دخان، جاثيه و احقاف و گاهى «حواميم» گفته مى‌شوند.

در روايات، خواندن سوره‌هاى «حواميم» در نماز شب سفارش شده و از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده كه «حواميم» مغز قرآن است.

در حديث مى‌خوانيم: «حواميم» تاج قرآن و گل‌هاى خوشبوى آن است و خداوند قارى اين سوره‌ها و همسايگان و بستگان و دوستان او را مورد لطف قرار مى‌دهد و عرش و كرسى براى او استغفار مى‌كنند. «1»

«1». تفسير نمونه.

جلد 8 - صفحه 210


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌

حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2»

حا، ميم. نزول كتاب از طرف خداوند عزيز عليم است.

غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3»

آمرزنده‌ى گناه، پذيرنده‌ى توبه، سخت كيفر و صاحب عطاى فراوان. هيچ معبودى جز او نيست. بازگشت (همه) به سوى اوست.

نکته ها

بر اساس برخى روايات، حروف مقطّعه تأويلى دارد كه جز خداوند كسى نمى‌داند. «1» امّا بر اساس برخى ديگر از روايات، (با توجّه به آياتِ بعد از اين حروف كه مربوط به نزول قرآن است) خداوند با مخالفانش احتجاج مى‌كند كه من قرآن را از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست، تأليف كردم، شما نيز اگر مى‌توانيد مثل آن را بياوريد.

«1». تفسير مجمع‌البيان.

جلد 8 - صفحه 211

«ذِي الطَّوْلِ» دو معنا دارد: صاحب فضل و عطا كه رمز مهر الهى است و صاحب قدرت كه رمز قهر الهى است.

آياتى كه با «تَنْزِيلُ الْكِتابِ» آغاز گشته، نام خدا را همراه با اوصافى ذكر كرده است از جمله:

«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» «1»

«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» «2»

«تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» «3»

«تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ» «4»

«تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» «5»

«تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» «6»

بنابراين، سرچشمه‌ى وحى، صاحب قدرت، حكمت، رحمت، ربوبيّت و شايسته‌ى حمد و ستايش است.

مغفرت در قرآن‌

در قرآن كريم عواملى براى مغفرت بيان شده است از جمله:

ايمان. «آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا» «7»

تقوى. إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ «8»

پيروى از انبيا. فَاتَّبِعُونِي‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ «9»

عفو و گذشت از مردم. وَ لْيَعْفُوا .... يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ‌ «10»

انفاق به مردم. إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ «11»

جهاد. تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ «12»

عبادت. أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ «13»

«1». زمر، 1.

«2». غافر، 2.

«3». فصّلت، 3.

«4». يس، 5.

«5». فصّلت، 42.

«6». واقعه، 80.

«7». طه، 73.

«8». انفال، 29.

«9». آل عمران، 31.

«10». نور، 22.

«11». تغابن، 17.

«12». صف، 11- 12.

«13». نوح، 3- 4.

جلد 8 - صفحه 212

پرهيز از گناهان كبيره. إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ .... نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ‌ «1»

دعا و استغفار و انابه خود انسان. ظَلَمْتُ نَفْسِي‌ ... فَغَفَرَ لَهُ‌ «2»

دعاى اولياى خدا براى انسان. يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ... «3»

پیام ها

1- شيوه‌ى نو در بيان مطلب، انگيزه‌اى براى شنيدن است. «حم تَنْزِيلُ»

2- قرآن به تدريج نازل شده است. ( «تَنْزِيلُ» به معناى نزول تدريجى است).

3- عظمت گوينده، نبايد مانع نزول سخن در سطح فهم مخاطب شود. (خداوند عزيز، سخن خود را نازل مى‌كند.) تَنْزِيلُ‌ ... مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ

4- سخن خداوندِ عزيز نيز عزيز و نفوذناپذير است و هيچ منطقى آن را نمى‌شكند. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... الْعَزِيزِ

5- قرآن، جلوه‌ى عزّت وعلم خداوند است. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»

6- قرآن، وسيله‌ى عزّت مسلمانان و آگاهى آنان است. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»

7- نزول كتاب و بيان مغفرت وهشدار الهى، همه در مسير كمال انسان و رسيدن به خداست. «تَنْزِيلُ‌- غافِرِ- شَدِيدِ- إِلَيْهِ الْمَصِيرُ»

8- نزول كتاب براى شناخت مبدأ و معاد است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

9- برخوردارى از الطاف الهى، در سايه‌ى كتاب آسمانى است. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌- غافِرِ الذَّنْبِ»

10- هم كتاب و قانون لازم است، هم حسابرسى، هم بخشش يا مجازات در

«1». نساء، 31.

«2». قصص، 16.

«3». يوسف، 97.

جلد 8 - صفحه 213

جاى خود. «تَنْزِيلُ‌- غافِرِ الذَّنْبِ‌- شَدِيدِ الْعِقابِ»

11- بخشش از سوى افراد قدرتمند و پيروز، زيباست. (عفو با بزرگان است). «الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ غافِرِ الذَّنْبِ»

12- هيچ كس نمى‌تواند مانع نزول وحى شود، زيرا او نفوذناپذير است، «مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ» و مى‌داند بر چه كسى نازل كند. «الْعَلِيمِ»

13- مسيرى كه اسلام معرّفى مى‌كند از خدا و به سوى خداست. مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ ... إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

14- رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد. غافِرِ الذَّنْبِ‌ ... شَدِيدِ الْعِقابِ‌

15- گناه، گاهى به وسيله‌ى عمل صالح بخشيده مى‌شود. «غافِرِ الذَّنْبِ» (نظير آيه‌ى‌ «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» «1») وگاهى از طريق توبه. «قابِلِ التَّوْبِ»

16- مؤمن بايد بين خوف و رجا باشد، زيرا خداوند هم آمرزنده است و هم كيفر دهنده. غافِرِ الذَّنْبِ‌ ... شَدِيدِ الْعِقابِ‌

17- مهر و قهر الهى را بايد در كنار هم ديد، تا نه يأس پيش آيد و نه غرور. غافِرِ الذَّنْبِ‌ ... شَدِيدِ الْعِقابِ‌

18- عذاب الهى به خاطر عملكرد خود ماست وگرنه خداوند پيوسته لطف دارد. «شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ»

19- لطف خدا دائمى است. «ذِي الطَّوْلِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

حم «1»

(حم) حم‌: در اين كلمه اقوالى است: 1- در معانى الاخبار- از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اما «حم» معناى آن «الحميد المجيد» «1». 2- اسمى از اسماء الهى و مفتاح خزاين سبحانى. 3- مفاتيح اسمائى است كه در اوايل آن «حا و ميم» باشد مانند: حليم، حميد، حامد، حكيم، حى، حنان، حفيظ، مجيد، مالك، مليك، مبدأ، معيد، معز، منان. 4- اسم اللّه الاعظم. 5- اشاره است به (حم) (حميت المحبين): حمايت كردم دوستان خود را كه باز داشته‌اند خود را از توجه به ماسوى.

جواب قسم اينكه:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2» غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4»

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5»

ترجمه‌

اين نازل نمودن كتاب است از جانب خداى تواناى دانا

آمرزنده گناه و پذيرنده توبه سخت عقوبت صاحب نعمت و وسعت نيست خدائى جز او بسوى او بازگشت است‌

مجادله و گفتگو ننمايند در آيتهاى خدا مگر آنها كه كافر شدند پس فريب ندهد تو را آمد و شد آنها در شهرها

تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و دسته‌هاى بعد از آنها و اهتمام نمودند هر جماعتى بر پيغمبرشان براى آنكه بگيرند او را و مجادله نمودند بسخن باطل تا زائل نمايند بآن سخن حق را پس گرفتم آنها را پس چگونه بود عقوبت من‌

تفسير

- با در نظر گرفتن بيانات سابقه راجع بفواتح السّور در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امّا حم پس مقصود از آن حميد مجيد است و خداوند ميفرمايد اين نازل نمودن قرآن مجيد است از جانب خداوند ارجمند بسيار دانا كه آمرزنده گناهان بندگان و قبول كننده توبه ايشان است ولى اين دو صفت شما را مغرور نكند كه مرتكب معصيت شويد باميد توبه و مغفرت چون او سخت عقوبت هم ميباشد پس اگر اتّفاقا موفّق بتوبه و مغفرت نشويد بخطر عظيمى دچار خواهيد شد و در هيچ حال مأيوس از رحمت حق نباشيد چون او صاحب فضل است بترك عقاب بر مستحق آن و اعطاء نعمت و وسعت و هميشه مؤمن بايد

جلد 4 صفحه 515

بين خوف و رجاء باشد و از عذاب خدا بترسد و اميدوار برحمت حق باشد و نيست خدائى و معبود بحقى جز او پس بايد در عبادت فقط متوجه باو بود و باز گشت تمام خلق بحكم و جزاى او است پس ناچار بايد حاضر در پيشگاه او شد و راضى بقضاء او بود و چون از جهات عديده كه مكرّر بيان شده اعجاز و بر حق بودن قرآن بر اهل انصاف ظاهر و هويدا است مجادله و معارضه نميكنند در آيات آن بطعن و ردّ و اشكال مگر كسانيكه از روى عناد و تعصّب و لجاج كافر و منكر حق بودن آن شده‌اند پس نبايد پيغمبر اكرم و اهل ايمان بقرآن نظر بدوران تجارت و گردش چند روزه آنها در بلاد و شهرها داشته باشند و بايد بدانند كه خدا بزودى دمار از روزگار آنها درآورد و آنان را مغلوب و مقهور و مقتول و اسير و خوار و ذليل اهل ايمان فرمايد و در كتاب اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه فرمود ملعون شدند مجادله كنندگان در دين خدا بزبان هفتاد پيغمبر و كسيكه مجادله نمايد در آيات الهى بتحقيق كافر شده و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز از آنحضرت روايت شده كه نوعى از جدال در قرآن كفر است چون مباحثه و گفتگو در حلّ مشكلات و استنباط حقائق و ردّ شبهات اهل باطل از آن لازم و واجب است و پيش از كفار مكه كه در مقابل قرآن و پيغمبر آخر الزمان مرتكب اين اعمال و اقوال ناشايسته شدند قوم نوح عليه السّلام و دستجات مختلفه از امم سابقه بودند كه در مقام تكذيب و عداوت و ضدّيت با انبياء خودشان برآمدند و از هيچگونه اذيت و آزار ايشان دريغ ننمودند از قبيل قوم عاد و ثمود و اقوام بعد از آنها كه اهتمام در گرفتن و كشتن پيغمبرانشان داشتند و بهر گونه اباطيل تشبّث مينمودند براى اخفاء نور حق و اشتباه كارى بر جهّال و تشكيك در عقائد اهل ايمان از قبيل آنكه به پيغمبران ميگفتند شما بشرى هستيد مانند ما ميخوريد و راه ميرويد و چرا خدا براى هدايت مردم از آسمان فرشته نفرستاد و كلماتيكه طبع از ذكر آنها اباء دارد و براى ابطال حجج الهيه ذكر مينمودند بگمان خودشان و خداوند گرفت آنها را باقوال و افعالشان و در قرآن و تواريخ دنيا چگونگى آن ذكر شد و آثار آن در عالم و در طرق اهل مكه بشامات براى تجارت باقى ماند و آنها ديدند و عبرت نگرفتند و با شخص اول عالم امكان كه‌

جلد 4 صفحه 516

مبعوث بر آنها شده بود و از قبيله خودشان بود از هيچ گونه ضديّت و مخالفت دريغ ننمودند و بانتقام الهى رسيدند و خداوند تمام اينها را ذيلا بچشم آنها كشيده كه براى تذكّرشان و اخذ اقرار سؤال ميفرمايد پس چگونه بود عقاب من نسبت بآنان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

حم‌ «1» تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ مِن‌َ اللّه‌ِ العَزِيزِ العَلِيم‌ِ «2»

اخبار ‌در‌ فضيلة و مثوبات‌ ‌اينکه‌ سوره مباركه‌ و ساير حواميم‌ بسيار ‌است‌: ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ روايت‌ ‌شده‌ فرمودند

(‌من‌ احب‌ّ ‌ان‌ يرتع‌ ‌في‌ رياض‌ الجنة فليقرء الحواميم‌ ‌في‌ صلوة الليل‌)

و فرمود

(الحواميم‌ ديباج‌ القرآن‌)

و نيز فرمود

(لكل‌ّ شي‌ء لباب‌ و لباب‌ القرآن‌ الحواميم‌)

و فرمود

(اذا وقعت‌ ‌في‌ الحم‌ وقعت‌ ‌في‌ روضات‌)

و

(‌من‌ قرء سوره‌ حم‌ المؤمن‌ ‌لم‌ يبق‌ روح‌ نبي‌ّ و ‌لا‌ صدّيق‌ و ‌لا‌ مؤمن‌ الّا صلوا ‌عليه‌ و استغفروا ‌له‌)

و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) مرويست‌ فرمود

(الحواميم‌ ريحان‌ القرآن‌ فاحمدوا اله‌ و اشكروه‌ بحفظها و تلاوتها و ‌ان‌ العبد ليقوم‌ يقرأ الحواميم‌ فيخرج‌ ‌من‌ ‌فيه‌ اطيب‌ ‌من‌ المسك‌ الا ذفروا العنبر و ‌ان‌ اللّه‌ يرحم‌ تاليها و قاريها و يرحم‌ جيرانه‌ و اصدقائه‌ و معارفه‌ و كل‌ّ حميم‌ ‌او‌ قريب‌ ‌له‌ و انه‌ ‌في‌ القيمة يستغفر ‌له‌ العرش‌ و الكرسي‌ و ملائكة اللّه‌ المقربون‌)

و ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) مرويست‌ فرمود

(‌من‌ قرء حم‌ المؤمن‌ ‌في‌ ‌کل‌ ثلاث‌ غفر اللّه‌ ‌له‌ ‌ما تقدم‌ ‌من‌ ذنبه‌ و ‌ما تأخّر و الزمه‌ التّقوي‌ و جعل‌ الاخرة خير ‌له‌ ‌من‌ الدّنيا)

و ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌من‌ الاخبار خصوصا و عموما.

جلد 15 - صفحه 351

(حم‌) ‌از‌ حروف‌ مقطّعه‌ گفتيم‌ رمزيست‌ ‌بين‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و ‌از‌ متشابهات‌ ‌است‌ ‌که‌ ما يَعلَم‌ُ تَأوِيلَه‌ُ إِلَّا اللّه‌ُ وَ الرّاسِخُون‌َ فِي‌ العِلم‌ِ بعضي‌ گفتند اشاره‌ ‌به‌ اسماء الهيّه‌ ‌است‌ حا اشاره‌ ‌به‌ حميد، حليم‌، حكيم‌، حي‌ّ، حنّان‌ و ميم‌ اشاره‌ بملك‌، مجيد، مبدء، معيد، و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) مرويست‌

الحميد المجيد.

تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ خبر مبتداء محذوف‌ ‌است‌ ‌يعني‌ «‌هذا‌ القرآن‌ تنزيل‌ الكتاب‌» ‌است‌ و مراتب‌ نزول‌ قرآن‌ ‌را‌ مكرّرا بيان‌ كرده‌ايم‌ ‌در‌ عالم‌ انوار ‌بر‌ نور مقدّس‌ نبوي‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ‌در‌ آسمان‌ اوّل‌ ‌بر‌ جبرئيل‌ ‌بر‌ ‌رسول‌ محترم‌.

مِن‌َ اللّه‌ِ ‌که‌ عين‌ عبارات‌ و كلمات‌ صادره‌ ‌از‌ مقام‌ ربوبيّتست‌.

العَزِيزِ ‌در‌ ملك‌ و ملكوت‌.

العَلِيم‌ِ بجميع‌ امور حتّي‌ علم‌ ذات‌ بذات‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- در آغاز این سوره نیز به «حروف مقطعه» برخورد می‌کنیم که در اینجا از نوع تازه‌ای از آن است: «حا- میم» (حم).

در بعضی از روایات دو حرف آغاز این سوره به نامهای خدا که با این دو حرف آغاز می‌شود تفسیر شده است، چنانکه در حدیثی از امام صادق علیه السّلام به «حمید» و «مجید» تفسیر گردیده است.

بعضی نیز «ح» را به نامهایی مانند «حمید» و «حلیم» و «حنان» و «م» را به نامهایی مانند «ملک» و «مالک» و «مجید» تفسیر کرده‌اند.

این احتمال نیز وجود دارد که «ح» اشاره به «حاکمیت» و «م» اشاره به

ج4، ص253

«مالکیت خداوند» بوده باشد.

روشن است که این تفسیرها با هم منافاتی ندارد و ممکن است همه در معنی آیه جمع باشد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص335

منابع